راه چاره

پيش از هر چيز، بايد به خاطر داشته باشيد که اين شما هستيد که بايد ذهن خود را با موضوع مطالعه درگير کنيد. معمولاً سبک نوشتاري کتاب تلاش مي کند که در شما درگيري ذهني ايجاد کند اما عمده کار با خود شماست. ما اکنون مي خواهيم روش مطالعه متمرکز را به شما آموزش دهيم، براي آن که درگيري ذهني شما پايدار بماند. مي خواهيم ذهن شما با جمله جمله کتاب درگير شود. مي خواهيم که شما يک مطالعه کننده فعال باشيد. روشهاي سنتي مطالعه که شما پيش از اين داشته ايد، شما را از يک مطالعه متمرکز باز مي دارد و باعث مي شود که حواس شما مدام پرت شود.

 

 

روشهاي مطالعه متمرکز                        

 

 

"تند خواندن"

راننده اي را در نظر بگيريد که با سرعت بسيار کمي مثلاً 20 کيلومتر در ساعت در حرکت است. وقتي سرعت اين راننده تا اين حد کم است، ديگر به توجه و تمرکز فوق العاده اي نياز ندارد و چون ذهن درگير نمي شود، مدام در جايي ديگر مشغول مي شود. راننده مي تواند از داشبورد چيزي بردارد، شيشه را پاک کند، به مناظر بيرون نگاه کند و حتي غرق در تخيل شود. اما وقتي سرعت زياد شد، خود به خود درگيري ذهني بيشترمي شود و ذهن بيشتر به رانندگي متمرکزمي شود و راننده ديگر فرصت ندارد به چپ و راست نگاه کند و يا مشغوليتهاي ذهني ديگري داشته باشد. اساساً ذهن چنان درگير است که تمايلي براي درگير شدن در جاي ديگر ندارد. در مطالعه هم دقيقاً همين حالت وجود دارد. وقتي شما به بهانه بهتر فهميدن بسيار کند پيش مي رويد و کلمه به کلمه مي خوانيد، درگيري ذهني مطلوبي را ايجاد نمي کنيد و ذهن شما که از اين ساکن بودن کلافه مي شود، خود را در جايي ديگر مشغول مي کند و حواستان پرت مي شود.

 

ما نمي گوييم آن قدر تند بخوانيد که هيچ چيز نفهميد، بلکه مي گوييم سرعت مطالعه خود را تا آنجا افزايش دهيد که يک درگيري ذهني مطلوب ايجاد شود. در اين سرعت، ذهن متمرکز است. مي بينيد که اگر کمي غفلت کنيد، سانحه اي رخ مي دهد. حتي اگر بتوانيد سرعت مطالعه خود را به دو برابر افزايش دهيد بسيار عالي است چرا که هم در وقت خود صرفه جويي نموده ايد و هم با درگيري ذهني و تمرکز بيشتري خوانده ايد. تا مي توانيد سرعت مطالعه خود را افزايش دهيد و سريعتر از آنچه که قبلاً مي خوانده ايد بخوانيد. البته خوب مي دانيد که اين سرعت، نسبي است و در متون مختلف مانند رمان، ادبيات، شيمي، فيزيک و . . . متفاوت است. مسلماً شما متون ساده تر را با سرعت بيشتر مي خوانيد. ما مي گوييم سرعت خود را با توجه به سرعت قبلي خود بيشتر کنيد. يکي ديگر از معايب تند خواندن اين است که شما وقتي آرام و لغت به لغت مي خوانيد، درک ذهني کمتري داريد چرا که ذهن با مفاهيم سر و کار دارد نه با کلمات. يادتان باشد مفهوم، هميشه در يک عبارت است نه يک واژه. وقتي شما کلمه شير را مي خوانيد، ذهن نمي داند منظور شير گاو است يا شير جنگل يا شير آب. اما وقتي جمله "شير آب را بستم." سريعاً خوانده مي شود، درک بهتر و سريعتري حاصل مي شود.

 

 

مطالعه اوليه

مطالعه اوليه همان گرفتن اطلاعات ابتدايي است. در مطالعه اوليه، قصد شما کنجکاو کردن ذهن با گرفتن اطلاعات ساده و کم حجم و مقدماتي است. در مطالعه اوليه شما متن را خط به خط نمي خوانيد بلکه نگاهي گذرا به متن مي انداريد و يک سري مفاهيم اوليه را از متن مي گيريد که مثلاً متن حول و حوش چه موضوعي است. پس از آن بايد به خود رجوع کنيد و ببينيد که خودتان از پيش چه اطلاعاتي درباره موضوع داريد و يا اين که از قبل، از کسي چيزي شنيده ايد يا مطالعه کرده ايد. اطلاعات اوليه خودتان را به اطلاعات اوليه کتاب، در اين بررسي اجمالي بيافزاييد.

 

 

سؤال کردن

يادتان باشد که پيش از مطالعه، با يکي دو سؤال، ذهن خود را هدفدار کنيد. وقتي مي گوييم هنگام مطالعه مدام از خودتان سؤال کنيد، منظورمان اين است که پيش از مطالعه، در حين مطالعه و پس از آن، مي توانيد از خود بپرسيد. شما معمولاً براي طرح سؤالات از خود يک سري سؤالات حافظه اي کم ارزش مي پرسيد. مثلاً "بوعلي سينا کي متولد شد؟"، "جنگ جهاني دوم در چه تاريخي شروع شد؟"، "هيماليا کجاست؟" و . . . اين سؤالات معمول، کم ارزش ترين سؤالاتي است که شما مي توانيد از خود بپرسيد.

 

در کتاب "روشهاي مطالعه" نوشته "کي پي بالدريج" و ترجمه دکتر علي اکبر سيف، به طرح سؤالات هفت گانه "گانيه" اشاره شده است. اين سؤالات هفت نوع مي باشد.

طرح اين سؤالات بسيار ارزشمند و مفيد است و فوق العاده در ايجاد تمرکز حواس مؤثر است. ما در زير به اختصار، اين سؤالات هفت گانه را توضيح مي دهيم.

 

 

سؤالات هفت گانه گانيه

1. سؤالات حافظه اي:

اين سؤالات کم اثرترين و کم اهميت ترين سؤالات هستند. اين نوع سؤالات صرفاً با يادآوري اطلاعات سر وکار دارد. مانند: کشورهاي همسايه ايران کدامند؟ بوعلي سينا در چه تاريخي متولد شده است؟ جنگ جهاني اول در چه تاريخي رخ داد؟

 

 

2. سؤالات ترجمه اي:

اين نوع سؤالات، قوي تر و بهتر از سؤالات حافظه اي هستند. اين سؤالات تا حدي شبيه به "زبان گرداني" هستند که قبلاً درباره آنها صحبت کرديم. سؤالات ترجمه اي يعني بيان يک مفهوم پيچيده يا يک مطلب دشوار به زبان ساده تر، مانند اين که: گشتاور به زبان ساده يعني چه؟، فرمول انيشتين به زبان من چه مي شود؟، افزايش شعاع مولکولي را نسبت به افزايش عدد اتمي روي نمودار چگونه مي توان نشان داد؟

 

 

3. سؤالات تفسيري:

اين سؤالات را سؤالات رابطه اي هم مي گويند، که به کشف و درک روابط ميان دو مفهوم مي پردازد. اين رابطه مي تواند تشابه يا تفاوت باشد. اين سؤالات از سؤالات ترجمه اي کمي بهترند: سؤالاتي مانند: "تفاوت دندانهاي گوشتخواران با گياهخواران چيست؟"، "حافظه از نظر ساختار و عملکرد، چه وجه تشابهي با کامپيوتر دارد؟ "و . . . از نوع سؤالات تفسيري هستند.

 

 

4. سؤالات کاربردي:

جالب ترين نوع سؤالات هستند. اين سؤالات همان طور که از نامشان بر مي آيد مي خواهند مطالب علمي را به مسائل روزمره ربط دهند و آنها را در عمل بسنجند. مثلاً "چگونه مي توان از اصطکاک ناشي از کشش اجسام روي زمين کاست؟ "، "تشويق، بلافاصله پس از يک عمل خوب چه نقشي در شکل گيري شخصيت کودک دارد؟" و . . .